یک ربع قرن پس از شروع آن ، مردم هنوز در مورد دوستان صحبت می کنند. sitcom NBC ، که از سال 1994 آغاز شد و ده فصل به طول انجامید ، به طور مداوم به عنوان یکی از محبوب ترین نمایش ها در دوره پخش جریان محتوا ظاهر می شود. چه چیزی باعث می شود دوستان اینقدر خاص باشند؟ از یک چیز ، این بازیگران اصلی را برای کل اجرای خود نگه داشت که اکثر سریال های طولانی مدت آن را انجام نمی دهند. این کار با راس ، راشل ، چندلر ، مونیکا ، جوی و فبی شروع شد و وقتی تمام شد همه آنها هنوز در آنجا بودند.
داستان پشت صحنه دوستان در جای دیگر مورد بحث قرار گرفته است ، اما می خواهیم به جای آن درباره داستان داستانی صحبت کنیم. این شش شخصیت کیست ، آنها از کجا آمده اند و چگونه اینقدر خوب در کنار یکدیگر قرار گرفتند؟ داستان های زندگی آنها در طی آن ده فصل به آرامی فاش شد ، بنابراین بیایید آنرا با هم جمع کنیم ، شخصیت به شخصیت بپردازیم و داستان کامل Friends را بررسی کنیم.
راس گلر
صحنه از دوستان
دوستان خیلی یک نمایش گروهی هستند ، بدون آنکه یک شخصیت اصلی بازی کند. به گفته این ، اگر یک شخصیت اصلی (حداقل در ابتدای سریال) وجود داشته باشد ، قطعاً راس گلر (دیوید شویمر) است. از این گذشته ، بخش اعظم نمایش حول یک عاشقانه محوری می چرخد (بیشتر در مورد آن بعداً) ، و راس نمایش را به عنوان کسی که در حال از دست دادن است شروع می کند. راس مانند بسیاری از شخصیت های عاشقانه بدشانسی با عشق بی حد و حصر در قلبشان ، کمی عصبانیت است. با این حال او کاریکاتوری نیست ، مانند استیو اورکل یا حتی افراد مسلح تنها در X-Files - او یک بزرگسال است که می داند چگونه خود را بپوشد و با مردم صحبت کند. او فقط بخاطر خوب خودش خیلی مغز است و بیشتر اوقات کمی ناخوشایند است.
راس به همراه والدینش ، جک (الیوت گولد) و جودی (کریستینا ترشی) و خواهر کوچکترش ، مونیکا (کورتنی کاکس) در لانگ آیلند بزرگ شدند. در دبیرستان او ریچل گرین (جنیفر آنیستون) را خرد کرد ، اما او از لیگ او خارج شد و هیچ چیزی از آن بدست نیامد. در کالج ، او با هم اتاقی خود ، چندلدر بینگ (متیو پری) بهترین دوستان شد و به تحصیل علوم پرداخت و سرانجام به عنوان دکتر دیرینه شناسی درآمد.
وی با دوست دختر دانشگاه ، کارول ویلیک (جین سیبت) ازدواج کرد و در موزه تاریخ پیش از تاریخ نیویورک ، یک نسخه ساختگی از موزه تاریخ طبیعی ، شغلی گرفت. کارول معلم شد و آنها آینده خود را با هم برنامه ریزی کردند. متاسفانه برای راس ، کارول در نهایت فهمید که او یک بین است و نمی تواند با او باشد. در حقیقت ، تا زمانی که او این موضوع را به او پذیرفت ، او با دوست خود سوزان بانچ (جسیکا هشت) رابطه برقرار کرده بود. بدتر از آن ، کارول در آن زمان با پسر راس باردار بود. با زمانی که در ابتدای سریال با راس آشنا می شویم ، ازدواج آنها به پایان رسیده است و او را به مارپیچی افسردگی می فرستند و او را در مورد عشق برانگیخته می کنند.
مونیکا گلر
صحنه از دوستان
مونیکا گلر دو سال از برادرش راس کوچکتر است و با او در لانگ آیلند بزرگ شد ، جایی که آنها یهودی بزرگ شدند. والدین آنها ، به ویژه مادر جودی ، همیشه ارجحیت غیرقابل تصور از راس ، نسبت به مضمون قابل فهم مونیکا نشان می دادند. او در دوران دبیرستان دچار اضافه وزن شد و در نتیجه از عزت نفس کم برخوردار بود ، اگرچه در کل با راچلین گرین بسیار محبوب ترین دوست بود. در شکرگذاری در سال 1987 ، وی با همدل کالج راس با چندلر بینگ ملاقات کرد و وقتی او را بشنوید صدمه دید ، او را جلب کرد اما در مورد وزن خود اظهارنظر کرد.
اگرچه بسیار روشن بود ، اما او هرگز به اندازه راس از نظر دانشگاهی متمایل نبود و بزرگ شد تا یک سرآشپز حرفه ای شود. مانند بسیاری از حرفه های خلاق ، سرآشپز بودن فراز و نشیب های زیادی را درگیر می کند و در طول نمایش مونیکا خود را از رستوران هایی با نام هایی مثل Iridium و Café des Artistes می گذراند تا وقت خود را برای صرف غذا و غذا صرف کند و به عنوان یک سرآشپز تست برای. یک شرکت تولید کننده محصولات غذایی مصنوعی
مونیکا آپارتمان تحت کنترل اجاره مادربزرگ خود را به ارث برد و با هم اتاقی خود فبی بوفای (لیزا قدرو) دوست شد. با این حال ، مونیکا با تمیز بودن وسواس داشت که فبی در آن سهیم نبود ، بنابراین فبی مخفیانه بدون اینکه به مونیکا بگوید بیرون رفت. حتی بعد از اینکه مونیکا فهمید که فبی از آنجا خارج شده است ، آنها همچنان دوست نزدیک بودند.
راشل گرین
صحنه از دوستان
راشل گرین همچنین با پدر و مادرش ، لئونارد (ران لیبمن) و ساندرا (مارلو توماس) ، و خواهران امی (کریستینا اپلگیت) و جیل (ریس ویترسپون) بزرگ شد. سبزها کاملاً ثروتمند بودند و هر سه دختر نسبتاً فاسد بودند. راشل وقتی که هر دو شش ساله بود ، با مونیکا گلر بهترین دوستان شد و دوستی آنها از دبیرستان زنده ماند ، جایی که راشل کاملاً محبوب بود و مونیکا هم نبود. برادر مونیکا ، راس ، ریچل را خرد کرد که او از آن آگاه بود اما هرگز تصدیق نکرد. در عوض ، او پسری محبوب و پرتحرک و نامطمئن را به نام چیپ متیوز (Dan Gauthier) نامگذاری کرد.
بعد از دبیرستان ، وقتی راشل در جامعه دبیرستان درگیر بود در حالی که مونیکا به عنوان سرآشپز جوان تلاش می کرد ، این دو از هم جدا شدند و سالها با هم صحبت نکردند. در این مدت ، بهترین دوست جدید راشل میندی هانتر (جنیفر گری) بود و او با یک دندانپزشک به نام باری فاربر (میشل ویتفیلد) عاشقانه را آغاز کرد. Rac
هل و باری تصمیم به ازدواج گرفتند ، اگرچه او با مندی به او تقلب می کرد. با وجود دانستن این موضوع ، راشل فهمید که او عاشق بری نیست و در نهایت او را در محراب رها کرد. این عمل زندگی راشل را منفجر کرد ، زیرا او آن را می دانست ، و او را به همراه بهترین دوست دوران کودکی خود ، مونیکا گلر ، جمع کرد.
خلبان دوستان ، راشل را دوباره با مونیکا ارتباط برقرار می کند و منجر به اتحاد مجدد با راس قدیمی او راس می شود. مونیکا از زمانی که فبی بیرون رفت ، به یک هم اتاقی جدید نیاز دارد ، و راشل تصمیم می گیرد که در آن حرکت کند و زندگی جدیدی بسازد. این مسئله وقتی چالش بیشتری پیدا می کند که پدرش از نظر مالی وی را قطع کند و مجبور شود در قهوه خانه محلی ، مرکز پرک کار کند. با این حال ، در طول مدت نمایش ، او راهی صنعت مد می شود و به عنوان خریدار Bloomingdale و سپس به عنوان هماهنگ کننده لباس ن در Ralph Lauren فعالیت می کند.
چندلر بینگ
صحنه از دوستان
چندلر بینگ تنها پسر نورا (مورگان فیرچیلد) و چار بینگ (کاتلین ترنر) بود که وقتی چند ساله چاندلر نه ساله شد از هم جدا شد زیرا چار با پسر استخر خوابیده بود و تصمیم گرفته بود که همجنسگرا بیرون بیاید و آشکار زندگی کند. چار به وگاس نقل مکان کرد و به یک ملکه درگ به نام هلنا هندباکت تبدیل شد و سرانجام به عنوان یک زن به زندگی تمام وقت تبدیل شد. همه اینها ، چندلر جوان را با داشتن یک رابطه جنسی پر جنب و جوش و عملکرد جنسی و همچنین نگاه بدبینانه به روابط ، ترک کرد. با بزرگ شدن ، او با تبدیل شدن به "خندوانه" در هر شرایطی ، با ناامنی های خود کنار آمد.
در دانشکده ، چندلر با هم اتاقی خود راس گلر بهترین دوستان شد و به عنوان یک بزرگسال ، زندگی خود را از خواهر راس ، مونیکا ، که او چند سال قبل با او ملاقات کرده بود ، در سرتاسر سالن زندگی کرد. اولین هم اتاقی چندلر در آن آپارتمان به نام کیپ نامگذاری شد ، اما بعد از اینکه کیپ رابطه ناموفق با مونیکا داشت ، گروه دوست و آپارتمان را ترک کرد. هم اتاقی جدید چندلر ، جوی تربیبیانی (مت لوبلانک) به زودی با چندلر و سایر دوستانش نزدیک شد.
در این سریال ، چندلر تنها گروه دوست خود است که کار یک دفتر خسته کننده را انجام می دهد. در نقاط مختلف در طول نمایش ، او به عنوان پردازنده داده توصیف می شود و گفته می شود که در زمینه تجزیه و تحلیل آماری و تنظیم مجدد داده ها فعالیت می کند. سرانجام او از آن شغل تغذیه می شود و در یک شرکت تبلیغاتی کپی رایت می شود.
اگرچه بسیاری از افراد وی را به دلیل همجنسگرا اشتباه می گیرند ، در طول این دوره از اجرا ، چندلر روابط بسیاری با ن دارد. سالهاست که مهمترین آنها عاشقانه های دوباره و دوباره خاموش با جنیس هوزشتاین (مگی ویلر) است که صدای بینی و خنده های خسته کننده او را با دوستانش غیرقابل انکار می کند. اما با گذشت زمان ، دوستی او با مونیکا گلر به عشق واقعی رشد می کند.
فبی بوفای
صحنه از دوستان
فبی بوفای کودکی بسیار سختتری نسبت به هر یک از دوستانش داشت. او و خواهر دوقلوی او اورسولا (همچنین لیزا کودرو) در سه نفری بین فوی ابوت (طری گار) ، فرانک بوفای (باب بالابان) و لیلی بوفای درک شدند. ابوت کسى بود که باردار شد ، اما او آماده بچه دار نبود ، بنابراین دوقلوها را با بوفایز کنار گذاشت. متأسفانه ، فرانک چندی پس از آن لیلی و دختران را ترک نکرد. او مجددا ازدواج کرد ، اما شوهر دومش به دلیل جنایتی نامشخص به زندان رفت و لیلی به دلیل مسمومیت با مونواکسید کربن خودکشی کرد. این دوقلوها وارد سیستم مراقبت از خانواده شدند ، اما فبی فرار کرد و تا سن 14 سالگی در خیابان ها زندگی می کرد.
فبی هرگز به دبیرستان نرفت ، اما به تنهایی چیزهای زیادی آموخت ، که ترکیبی عجیب از خرد و خردگی او را تشکیل می دهد ، دانش پراکنده ای از نحوه کار جهان با اعتقادات عجیب و غریب آمیخته است. او شانزدهمین سالگرد تولد خود را در حال گذر از مردی روانی که قول قتل او را داده بود گذراند. او همچنین یک بار به یک افسر پلیس چاقو زد ، اما ادعا می کند که او را ابتدا به او چاقو زده است. با این حال ، به لطف نیروی طبیعی خود ، سرانجام او زندگی خود را در کنار هم قرار داد و یک ماساژ درمانی شد. او همچنین یادگیری نواختن گیتار را نیز یاد گرفت و با بازی آهنگهای عجیب و غریب خود در Central Perk نقش موثری را بر عهده گرفت.
او یک بار با یک رقصنده یخی همزن کانادایی به نام دانکن ازدواج کرد تا بتواند کارت سبز دریافت کند ، اگرچه او به طور پنهانی عاشق او بود. سالها بعد ، وقتی او به دنبال طلاق شد ، فاش کرد که او همجنسگرا نیست ، اما احساسات او را برنمی گرداند.
او به طور خلاصه یک آپارتمان را با مونیکا گلر به اشتراک گذاشت ، اما پس از فهمیدن اینکه وسواس مونیکا با پاکیزگی باعث مخفی شدن وی می شود ، سرانجام از او متنفر شد. بنابراین فبی چند وقت یکبار دارایی خود را به آپارتمان مادربزرگش منتقل کرد ، اما مرتباً با مونیکا و سایر دوستانشان در ارتباط بود.
درباره این سایت